چه ساده میگیریم کار شعر راچون ابزاری برای برکشیدن خویش و غرور و راه یافتن به کوره راهی، و چه دشوار است به قلمرو حقیقی شعر رسید، انجا که راستی و زیبائی و حقیقت و عشق و ترحم به شاعران خسته و غبار آلود و مجروح خوشامد میگویند

چهارشنبه، مرداد ۲۱، ۱۳۸۸

حقیقت. اسماعیل وفا یغمائی

حقیقت
اسماعیل وفا یغمایی
فراتر از کلام من
و خروش تو
و فریاد دیگری
پرنده ایست که بال خواهد گشود
بال گشوده است
با بالهائی درخشانتر از دو شمشیرو دو صاعقه
دو شمشیر خیس خون
و دو صاعقه ی غرق اشک
نیرومند تر از تمام هیاهوها، دروغها
و طبلها و شیپورها و سنج ها
باش تا فرود آید
بر کلام من،یا خروش تو،یا فریاد دیگری
باش تا فرود آید و تائید کند
کلام مرا ،یا خروش ترا،یا فریاد دیگری را
باش تا فرود آید
پرنده ی حقیقت
دوازده اوت دو هزار و نه

طرح ضمیمه. کار ترزا مکنزی

نطع و شمشیر. اسماعیل وفا یغمایی

نطع و شمشیر
اسماعیل وفا یغمایی
سوم اوت دو هزار و نه
زمان نطع است و مکان شمشیر
چه کسی نطع را گسترد؟
چه کسی شمشیر را صیقل داد؟
شاعران سرخپوش در ستایش نطع شعر خواندند،
شاعران و ناطقان و منادیان و طبالان،
و قاریان سیاهجامه در ستایش شمشیر
قاریان ودزخیمان و دفانان و گورکنان
من اما نه سرخپوشم نه سیاهجامه
عریانم عریان عریان چون حقیقت
و فواره های خون برادرانم و خواهرانم
سراپای مرا پوشانده است
سراپای مرثیه های مرا
سراپای بیداریهای مرا
و سراپای کابوسهای مرا
سرشار از سرخپوشان و سیاهجامگان

طرح ضمیمه از چهره سراینده، کار ترزا مکنزی

غزل. اسماعیل وفا یغمائی

غزل
اسماعیل وفا یغمائی
سوم اوت دو هزار و نه
زیبا
لیلا
از خون غازه بر رخ مکش
از شب این شب تاریک
بر ابرو وسمه و بر چشم سورمه
بوی خون می آید بوی خون لیلا
بوی شب می تراود از گیسوانت
شب بخون آغشته
زیبا
لیلا
از خون غازه بر رخ مکش
از این شب شب تاریک
بر ابرو وسمه و بر چشم سورمه
گوش کن صدای شروه باد را
که می گرید در سوگ مردان قبیله مجنون
که می گرید در سوگ زنان قبیله مجنون
که می گرید و خواهد گریست و خواهد گریست و..
طرح ضمیمه از سراینده از ترزا مکنزی